فرآیندی در کارآفرینی است که سازمان طی می‌کند، تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرین انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت‌های فردی یا گروهی را به‌طور مستمر، سریع و راحت در سازمان مرکزی به ثمر برسانند. هنگامی که فعالیت کارآفرینی توسط فرد یا گروه کارآفرین در داخل یک سازمان انجام بگیرد، به آن کارآفرینی سازمانی گویند.

کارآفرینی واژه‌ای است که پژوهشگران تعاریف متعددی برای آن ارائه کرده‌اند. به‌طور متداول واژه کارآفرینی (مانند واژه‌های فیزیک، شیمی و ریاضی) دو مفهوم را می‌رساند: کارآفرینی به معنای فرایند و پدیده خلاقیت و نوآوری عرضه شده (تجاری شده) و کارآفرینی به معنای یک رشته علمی. رشتهکارآفرینی عبارت است از مطالعهٔ و پدیده‌های کارآفرینی. رشته کارآفرینی ماهیتی میان رشته‌ای و چند رشته‌ای دارد و بیشترین ارتباط را با رشته مدیریت و رشته خلاقیت‌شناسی دارا می‌باشد. رشته علمی کارآفرینی تحت عنوان مدیریت کارآفرینی، مهندسی کارآفرینی و نیز کارآفرینی‌شناسی نیز نامیده می‌شود. از این جهت که ماهیت فرایند کارآفرینی، فرایند خلاقیت و نوآوری است و مجموعه فرایندهای آن ماهیت طراحی و مهندسی نرم‌افزاری دارد لذا کارآفرینی می‌تواند به عنوان یکی از زیر شاخه‌ها یا گرایش‌های تخصصی علم میان رشته‌ای و چند رشته‌ای خلاقیت‌شناسی یا خلاقیت نوآوری‌شناسی محسوب گردد.

کارآفرین، فردی است که با صرف زمان و انرژی لازم، منابع، نیروی کار، مواد اولیه و سایر دارایی‌ها را به گونه‌ای هماهنگ می‌سازد که ارزش آن‌ها یا محصولات حاصل از آن‌ها نسبت به حالت اوّلیه‌اش افزایش یابد (ایجاد ارزش افزوده کند). کارآفرینان با مهارتی که در تشخیص فرصت‌ها و موقعیت‌ها و ایجاد حرکت در جهت توسعه این موقعیت‌ها دارند، پیشگامان حقیقی تغییر در اقتصاد و تحولات اجتماعی محسوب می‌شوند.

فرآیندی در کارآفرینی است که سازمان طی می‌کند، تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرین انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت‌های فردی یا گروهی را به‌طور مستمر، سریع و راحت در سازمان مرکزی به ثمر برسانند. هنگامی که فعالیت کارآفرینی توسط فرد یا گروه کارآفرین در داخل یک سازمان انجام بگیرد، به آن کارآفرینی سازمانی گویند.

کارآفرینی واژه‌ای است که پژوهشگران تعاریف متعددی برای آن ارائه کرده‌اند. به‌طور متداول واژهٔ کارآفرینی (مانند واژه‌های فیزیک، شیمی و ریاضی) دو مفهوم را می‌رساند: کارآفرینی به معنای فرایند و پدیده خلاقیت و نوآوری عرضه شده (تجاری شده) و کارآفرینی به معنای یک رشته علمی. رشتهٔ کارآفرینی عبارت است از مطالعه و پدیده‌های کارآفرینی. رشته کارآفرینی ماهیتی میان رشته‌ای و چند رشته‌ای دارد و بیشترین ارتباط را با رشته مدیریت و رشته خلاقیت‌شناسی دارا می‌باشد. رشته علمی کارآفرینی تحت عنوان مدیریت کارآفرینی، مهندسی کارآفرینی و نیز کارآفرینی‌شناسی نیز نامیده می‌شود. از این جهت که ماهیت فرایند کارآفرینی، فرایند خلاقیت و نوآوری است و مجموعه فرایندهای آن ماهیت طراحی و مهندسی نرم‌افزاری دارد لذا کارآفرینی می‌تواند به عنوان یکی از زیر شاخه‌ها یا گرایش‌های تخصصی علم میان رشته‌ای و چند رشته‌ای خلاقیت‌شناسی یا خلاقیت نوآوری‌شناسی محسوب گردد.

کارآفرین، فردی است که با صرف زمان و انرژی لازم، منابع، نیروی کار، مواد اولیه و سایر دارایی‌ها را به گونه‌ای هماهنگ می‌سازد که ارزش آن‌ها یا محصولات حاصل از آن‌ها نسبت به حالت اوّلیه‌اش افزایش یابد (ایجاد ارزش افزوده کند). کارآفرینان با مهارتی که در تشخیص فرصت‌ها و موقعیت‌ها و ایجاد حرکت در جهت توسعهٔ این موقعیت‌ها دارند، پیشگامان حقیقی تغییر در اقتصاد و تحولات اجتماعی محسوب می‌شوند.

فواید و خطرات کارآفرینی سازمانی

خیلی از کارآفرینان، وقتی هنوز برای فرد دیگری کار می‌کنند، مقدمات کارآفرینی کسب‌و‌کار خود را فراهم می‌کنند. کارآفرین سازمانی بودن به شما این امکان را می‌دهد تا از منابع و ارتباطات سازمان برای کار کردن روی ایده‌ی خود استفاده کنید و با خیال آسوده علاوه بر انجام وظایف شغلی‌تان، دانش و مهارت‌های خود را افزایش دهید.

وقتی می‌بینید که می‌توانید مشارکتی مهم در سازمان یا تیم‌تان داشته باشید و به اهداف و چشم‌اندازهای بزرگ خودتان دست پیدا کنید، رضایت شغلی‌، اعتبار و اعتماد‌ به نفس تان افزایش پیدا می‌کند.

با این حال، همه‌ی سازمان‌ها برنامه‌های رسمی برای کارآفرینی سازمانی ندارند و ممکن است مدیران سازمان‌تان، این را وظیفه‌ی خود ندانند که از افرادی که در مسیر خود گام برمی‌دارند، حمایت کنند.

سازمان‌تان را در جریان فواید کارآفرینی سازمانی قرار دهید

کارآفرین سازمانی بودن نه تنها برای مسیر شغلی و رشد فردی شما مفید است، بلکه فواید بسیاری نیز برای سازمان‌تان دارد. اولین فایده‌ای که برای سازمان دارد این است که تا زمانی که در آنجا کار می‌کنید، هر خلاقیت و نوآوری که انجام دهید، به نام آنها ثبت خواهد شد.

اگر ایده‌ها و ابتکارات شما موفقیت‌آمیز باشند، می‌توانند به محصولات جدید و فرصت‌هایی منجر شوند که نهایتا‌ باعث رشد سازمان و تجارتی که در آن کار می‌کنید شوند. سازمان می‌تواند به بازارهای جدید راه پیدا کند و همچنین رضایت مشتریان‌ خود را افزایش دهد.

شرکت‌هایی که از کارآفرینان سازمانی حمایت می‌کنند، اغلب دارای فرهنگ مستحکم‌تر و غنی‌تری هستند و بهتر می‌توانند افراد مستعد را به خود جذب کنند و آن‌ها را در سازمان نگه دارند. چرا که کارکنان و اعضای تیم‌ها ترجیح می‌دهند فرصت‌ رشد مهارت های رهبری و رشد و توسعه‌ی شغلی را درون سازمان خود تجربه کنند، و اگر نه، مجبور می شوند در جستجوی فرصت‌های بهتر به جای دیگری بروند.

بعضی از شرکت‌ها مانند «۳M»، «AT&T»، «DuPont»، گوگل، سونی و تویوتا به شکلی پویا، کارآفرینی سازمانی را تشویق می‌کنند. برای مثال، ۳M  سیاستی دارد که به دانشمندانش اجازه می‌دهد ۱۵ درصد از وقت خود را صرف پروژه‌های شخصی کنند، همچنین در دریم وورکس (DreamWorks)، اعضای تیم‌ها می‌توانند در کلاس‌هایی شرکت کنند که به آنها می‌آموزد چطور قبل از اینکه ایده‌های خود را با مدیران سازمان در میان بگذارند، آنها را پرورش دهند.

با این حال، همه‌ی سازمان‌ها هم از کارآفرینان استقبال نمی‌کنند. سازمان‌های محافظه‌کار و ریسک‌گریز، معمولا خیلی سخت حاضر می‌شوند ریسک نوآوری‌ها و ابتکارات جدید را بپذیرند و این باعث می‌شود که نا‌خواسته با کارآفرینان خصومت داشته باشند و از آنها حمایت نکنند. همچنین در زمان ریاضت یا رکود اقتصادی، ممکن است سازمان‌ها بودجه‌ و منابع مالی و همچنین انسانی لازم برای پشتیبانی از ابتکارات جدیدی که احتمال دارد با شکست مواجه شوند، را نداشته باشند.

چطور مهارت‌های کارآفرینی سازمانی به دست آوریم

فواید و خطرات کارآفرینی سازمانی

خیلی از کارآفرینان، وقتی هنوز برای فرد دیگری کار می‌کنند، مقدمات کارآفرینی کسب‌و‌کار خود را فراهم می‌کنند. کارآفرین سازمانی بودن به شما این امکان را می‌دهد تا از منابع و ارتباطات سازمان برای کار کردن روی ایده‌ی خود استفاده کنید و با خیال آسوده علاوه بر انجام وظایف شغلی‌تان، دانش و مهارت‌های خود را افزایش دهید.

وقتی می‌بینید که می‌توانید مشارکتی مهم در سازمان یا تیم‌تان داشته باشید و به اهداف و چشم‌اندازهای بزرگ خودتان دست پیدا کنید، رضایت شغلی‌، اعتبار و اعتماد‌ به نفس تان افزایش پیدا می‌کند.

با این حال، همه‌ی سازمان‌ها برنامه‌های رسمی برای کارآفرینی سازمانی ندارند و ممکن است مدیران سازمان‌تان، این را وظیفه‌ی خود ندانند که از افرادی که در مسیر خود گام برمی‌دارند، حمایت کنند.

سازمان‌تان را در جریان فواید کارآفرینی سازمانی قرار دهید

کارآفرین سازمانی بودن نه تنها برای مسیر شغلی و رشد فردی شما مفید است، بلکه فواید بسیاری نیز برای سازمان‌تان دارد. اولین فایده‌ای که برای سازمان دارد این است که تا زمانی که در آنجا کار می‌کنید، هر خلاقیت و نوآوری که انجام دهید، به نام آنها ثبت خواهد شد.

اگر ایده‌ها و ابتکارات شما موفقیت‌آمیز باشند، می‌توانند به محصولات جدید و فرصت‌هایی منجر شوند که نهایتا‌ باعث رشد سازمان و تجارتی که در آن کار می‌کنید شوند. سازمان می‌تواند به بازارهای جدید راه پیدا کند و همچنین رضایت مشتریان‌ خود را افزایش دهد.

شرکت‌هایی که از کارآفرینان سازمانی حمایت می‌کنند، اغلب دارای فرهنگ مستحکم‌تر و غنی‌تری هستند و بهتر می‌توانند افراد مستعد را به خود جذب کنند و آن‌ها را در سازمان نگه دارند. چرا که کارکنان و اعضای تیم‌ها ترجیح می‌دهند فرصت‌ رشد مهارت های رهبری و رشد و توسعه‌ی شغلی را درون سازمان خود تجربه کنند، و اگر نه، مجبور می شوند در جستجوی فرصت‌های بهتر به جای دیگری بروند.

بعضی از شرکت‌ها مانند «۳M»، «AT&T»، «DuPont»، گوگل، سونی و تویوتا به شکلی پویا، کارآفرینی سازمانی را تشویق می‌کنند. برای مثال، ۳ M سیاستی دارد که به دانشمندانش اجازه می‌دهد ۱۵ درصد از وقت خود را صرف پروژه‌های شخصی کنند، همچنین در دریم وورکس (DreamWorks)، اعضای تیم‌ها می‌توانند در کلاس‌هایی شرکت کنند که به آنها می‌آموزد چطور قبل از اینکه ایده‌های خود را با مدیران سازمان در میان بگذارند، آنها را پرورش دهند.

با این حال، همه‌ی سازمان‌ها هم از کارآفرینان استقبال نمی‌کنند. سازمان‌های محافظه‌کار و ریسک‌گریز، معمولا خیلی سخت حاضر می‌شوند ریسک نوآوری‌ها و ابتکارات جدید را بپذیرند و این باعث می‌شود که نا‌خواسته با کارآفرینان خصومت داشته باشند و از آنها حمایت نکنند. همچنین در زمان ریاضت یا رکود اقتصادی، ممکن است سازمان‌ها بودجه‌ و منابع مالی و همچنین انسانی لازم برای پشتیبانی از ابتکارات جدیدی که احتمال دارد با شکست مواجه شوند، را نداشته باشند.

 

 

نوشتن را شروع کنید و اینتر را بزنید