بررسی مفهوم و راهکارهای پیشنهادی 

 

اصلاح الگوی مصرف در واقع به مفهوم نهادینه کردن طُرق درست و استفاده به اندازه از منابع و ذخایر موجود است،که باعث بهبود شاخص‌های زندگی و کاهش هزینه‌‌ها شده و زمینه و بستر را برای نشر و افزایش عدالت فراهم می نماید. از طرفی مصرف بهینه باعث می شود تا علاوه بر پیشرفت های ناشی از ارتقای فن آوری و طراحی و ساخت وسایل و تجهیزات مطابق با استانداردهای جهانی، فرصت توزیع مناسب منابع و به تبع آن پیشرفت و ارتقاء در دیگر بخش هایی که کمتر مورد توجه بوده است نیز فراهم گردد. همچنین مصرف بهینه و صرفه‌جویی درست و ارتقای بهره‌وری در مصرف انرژی و پتانسیل های موجود، سبب پویایی و رشد بیشتر در قسمت های مختلف از جمله اقتصاد کشور می گردد. بنابراین ضرورت و اهمیت اصلاح الگوی مصرف در جامعه و بخش های گوناگون بیش از پیش خود را نشان می دهد.

مقدمه و بیان مسأله
مصرف گرایی یکی از پدیده های اقتصادی است که پس از انقلاب صنعتی رونق چشمگیری پیدا کرد. از جمله عوارض این پدیده می توان به تحدید منابع، آلودگی های محیط زیست و فاصله ی اجتماعی و تشدید رفتارهای غلط فردی و اجتماعی چون “اسراف” اشاره کرد. سؤال اساسی این است که چرا جامعه ما گرایش به مصرف گرایی دارد؟ چرا مصرف گرایی برای عده ای نوعی افتخار محسوب می شود؟ آیا میان مصرف گرایی و توسعه نیافتگی اقتصادی رابطه ای وجود دارد؟ چگونه می توان گرایش به مصرف گرایی را در سطح جامعه کاهش داد؟ چگونه می توان مردم را در مسیر درست مصرف کردن هدایت کرد؟ چه موانعی معضل مصرف گرایی را تشدید می کند؟ هنگامی که زیر بنای مناسب تولید و در آمدی وجود نداشته باشد و در عین حال بر مصرف تأکید شود، آسیب های متعددی در جامعه بروز می کند. در شرایط رونق اقتصادی و بالا رفتن قدرت خرید مردم، مصرف گرایی رواج می یابد ولی عوامل فرهنگی در تعیین حدود آن بسیار موثرند. از جمله عوامل مهم در کنترل مصرف: تشویق مردم به پس انداز و سرمایه گذاری، ارائه الگوهای صحیح مصرف و ایجاد زمینه ی مناسب جهت فعالیت اقتصادی است. در جامعه ی ایران پس از انقلاب به رغم ماهیت و جهت گیری معنوی انقلاب، به علل مختلف ارزش های مادی رواج یافت و ارزش های معنوی را تحت الشعاع خود قرار داد. مصرف گرایی به صورت اخص آن در بین کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه عمدتاً بعد از جنگ رواج پیدا کرد. دولت و صاحبان صنایع ابتدا در کشورهای صنعتی و بعد در کشورهای در حال توسعه، انسان را به عنوان یک ماشین مصرف کننده مد نظر قرار دادند تا از این رهگذر به اهداف اقتصادی که همانا افزایش مداوم سود است نائل شوند. بنابراین مصرف گرایی، ضامن چیزی جز نیاز های کاذبی نیست که در خدمت صنایع و کشورهای صنعتی قرار گیرد. البته انسان نیز خود از لحاظ روانی آمادگی برای راحت طلبی، تجمل پرستی و حتی متمایز کردن خویش از افراد دیگر با در اختیار گرفتن کالاها و خدمات بیشتر دارد تا بدین وسیله شکاف بین خود و سایر گروه های جامعه به وجود آورد و از این شکاف برای تثبیت وضعیت اجتماعی خود استفاده کند. از آنجا که مصرف گرایی، برداشت بیش از اندازه  هر فرد از منابع نادر و کمیاب خانواده است، لاجرم این موضوع باعث فشارهای متعددی بر خانواده خواهد شد. مصرف گرایی، سدی در مقابل توسعه است، زیرا مانع از سرمایه گذاری جهت طرح و اجرای زیر ساخت های توسعه می شود. هر اندازه که در درون جامعه تبلیغات ناسالم در سطح بالا و سطح فرهنگ عمومی در حد پایین باشد به همان اندازه نیز امکان پذیرش روحیه راحت طلبی و تجمل پرستی بیشتر است. انسان هایی که کمتر اعتماد به نفس داشته و کمتر در مورد نقش شان در درون جامعه تفکر می کنند، سهل تر پذیرای روحیه مصرف گرایی در جامعه هستند. ا
مراحل اصلی اصلاح الگوی مصرف به ترتیب اهمیت
1- فرهنگ سازی
یکی از پیش نیازهای این مسیر برای رسیدن به نتیجه مطلوب، زمینه سازی ذهنی و فرهنگی برای اقشار مختلف جامعه است. امروز هر فردی از اعضای جامعه باید بداند که در فعالیتهای خود باید به بهینه مصرف کردن منابع مادی اقدام نماید تا کشور به اهداف تعریف شده در سند چشم انداز بیست ساله نظام برسد و شکوفایی و بالندگی در همه ابعاد ملی تحقق یابد. لذا بدون فرهنگ سازی به طور قطع راه به جایی نخواهیم برد. چرا که اصلاح الگوهای مصرف در کشوریک شب و به طور ناگهانی و با صدور یک دستورالعمل و بخش نامه عملی نمی شود. لذا فرهنگ سازی پایدار بستر اصلی نهضت اصلاح الگوی مصرف می باشد.
2- مدیریت قوی
داشتن مدیریت مدبرانه و عاقلانه مصرف یکی دیگر از ضروریات اولیه اصلاح الگوی مصرف به حساب می آید. مسئولان و متولیان امر با پرهیز از شعار زدگی نباید به برگزاری چند همایش، سخنرانی و چاپ مقاله و کارهایی از این قبیل خود را سرگرم کنند. لذا وجود مدیریت صحیح و عاقلانه در سطح کلان بمنظور هدایت، تدوین و انتخاب یک استراتژی راهبردی، زمینه تحقق این طرح ملی و آینده ساز را فراهم می نماید.
3- طراحی ساز و کار
یکی دیگر از پیش نیازهای اصلی در مسیر اصلاح الگوی مصرف، ترسیم اهداف، ابعاد و راهکارهای رسیدن به موضوع و تعیین شاخص هایی برای سنجش و ارزیابی روند و چگونگی پیشرفت امور است. باید برای جلوگیری از مصرف گرایی و اتلاف منابع و فرصت ها و هزینه ها در تمامی حوزه ها، سند و نقشه راهبردی تهیه و ابلاغ شود. یعنی با تهیه این سند، مدیران، مسئولان و فرماندهان سازمان های مختلف می توانند با اجرا و به کارگیری روش ها و شیوه های مدون، خود را در مسیر تحقق این اصل مهم قرار دهند.
4- جلب مشارکت مردم
جلب مشارکت مردم و افزایش آگاهی های آنان نسبت به مصرف صحیح امکانات و منابع از دیگر راهکارها در مسیر اصلاح الگوی مصرف می باشد. به حقیقت اصلاح الگوی مصرف در جامعه از کارهایی انجام شدنی است که هر یک از اعضای جامعه با مشارکت و ملزم نمودن خود به درست مصرف کردن از منابع، منافع عظیمی را برای جامعه حاصل می نمایند.
قرآن مجید و اصلاح الگوى مصرف
قرآن کریم پیروان خود را به شدت از افراط و تفریط نهی می کند و برحذر می دارد. خداوند متعال نعمت های فراوان و بیشماری در اختیار انسان قرار داده است و دستور کیفیت استفاده از آن نعمتها را صریحا در قرآن کریم برای همه بیان فرموده است. مثلاً درمورد خوراکیها آیه ای بسیار صریح داریم که کلو او اشربو او لاتسرفوا. بخورید و بیاشامید ولی اسراف و زیاده روی ننمائید (سوره اعراف آیه 31). شاعر نیز میگوید نه چندان بخور کز دهانت برآید نه چندان کز ضعف جانت برآید. باید به مسئله اعتدال و میانه روی توجه کرد که آیات بسیار صریحی درقرآن داریم حتی درمورد انفاق و بخشش که آنهمه تأکید شده ولی درعین امر به اعتدال گردید در سوره فرقان آیه 67 میفرماید:  و الذین اذا انفقوالم یسرفواولم یقتروا وکان بین ذلک قواما- بندگان خوب خداوند کسانی هستند که در بخشش زیاده روی وکوتاهی نمی کنند و اعتدال را رعایت مینمایند. خداوند در سوره اسری آیه 26 تا 30 صریحاً واکیداً از اسراف نهی میفرماید و اسراف کنندگان را برادران شیطان میداند بهرحال قرآن کریم پیروان خود را به شدت از افراط و تفریط نهی میکند و برحذر میدارد.

وضعیت مصرف در ایران
بر اساس گزارش، موسسه «مارکت اوراکل» ایران از نظر ارائه بنزین ارزان سومین کشور و از نظر میزان یارانه پرداختی به این کالا نخستین کشور در میان کشورهای جهان است. متوسط مصرف سوخت خودروهای بنزینی در کشورمان حدود 11 الی 12 لیتر در روز است در حالی که متوسط مصرف سوخت در کشورهای دیگر نظیر آلمان و ژاپن 5/2، در انگلیس 3/5، در فرانسه 9/1، در کانادا 5/6 و در کشور آمریکا 3/7 لیتر در روز است. هر 10 سال یک بار میزان مصرف سوخت در ایران 2 برابر می‌شود اما این نرخ رشد در مقیاس جهانی یک تا 2 درصد بیشتر نیست و میزان سوخت مصرفی جهان در حدود هر 50 سال یک بار 2 برابر می‌شود. یعنی ایران در مقایسه با میانگین جهانی 4 تا 5 برابر بیشتر سوخت مصرف می‌کند. هم‌اکنون 9 درصد سوخت جهان در ایران و توسط تنها یک درصد جمعیت جهان مصرف می‌شود. و هر ساله بخش قابل توجهی از بودجه سالانه دولت ایران به یارانه بنزین اختصاص می‌یابد در حالی که در صورت مصرف استاندارد، ایران می‌تواند یکی از صادر کنندگان بنزین باشد. سرانه مصرف نان در ایران به گفته معاون وزیر بازرگانی حدود 160 کیلوگرم در سال است که نسبت به کشورهای اروپایی نظیر فرانسه که 56 کیلوگرم و  آلمان 70 کیلوگرم در سال است بیش از 2 تا 3 برابر است. براساس گزارش صندوق بین‌المللی پول، ایران دومین کشور جهان از نظر پرداخت یارانه انرژی می‌باشد .مصرف سرانه انرژی در ایران به ازای هر نفر بیش از 5 برابر مصرف سرانه کشوری مانند اندونزی با 225 میلیون نفر جمعیت، 2 برابر چین با یک میلیارد و 300 میلیون نفر جمعیت و 4 برابر کشور هند با یک میلیارد و 122 میلیون نفر جمعیت است که با مقایسه شاخص شدت مصرف انرژى در ایران با بسیارى از کشورهاى جهان، شاهد وضعیت ناهنجار بهره بردارى انرژى هستیم.  در بخش ساختمان و مسکن براساس آمار و ارقام منتشره، متوسط مصرف انرژی به ازای هر مترمربع در ایران 6/2 برابر متوسط مصرف در کشورهای صنعتی است که در بعضی از شهرهای کشورمان، این رقم به حدود 4 برابر می رسد. الگوی مصرف آب آشامیدنی بر اساس اعلام بانک جهانی برای یک نفر در سال، یک متر مکعب و برای بهداشت در زندگی به ازای هر نفر به میزان 100 متر مکعب در سال است. بر این اساس، در کشور ما 70 درصد بیشتر از الگوی جهانی آب مصرف می‌شود. از نظر مصرف برق هم ایران نوزدهمین کشور پرمصرف برق در دنیاست در خصوص میزان مصرف گاز ایران بعد از کشورهای امریکا و روسیه در رتبه سوم مصرف جهان قرار دارد.  و با ادامه این روند در سال های آینده ایران به یک مصرف کننده بزرگ گاز طبیعی در جهان تبدیل خواهد شد. سرانه مصرف شکر در ایران 29 کیلو گرم است در حالی که میانگین مصرف شکر در جهان 22 کیلو گرم می باشد . و نیز تحقیقات کارشناسان نشان می دهد ایرانی ها 30 درصد بیشتر از میانگین جهانی روغن مصرف می کنند و همچنین مصرف میوه در ایران 4 برابر استاندارد جهانی است. همانطور که مشاهده می کنیم مقایسه میزان مصرف در بخش های مختلف با سایر کشورها، نشان‌دهنده وضعیت بسیار نامطلوب مصرف در اکثر  زمینه ها است.

اصلاح الگوی مصرف در کشورهای جهان
چین
سویا، بومی چین است و مصرف گسترده آن شاید نشانه پایبندی به همان شعار معروف از «تولید به مصرف است»؛ شعاری که بی شک به اصلاح الگوی مصرف نیز کمک می کند.احتمالا که نه؛ قطعا اگر بخواهیم یکی از الگوهای اصلاح الگوی مصرف را مثال بزنیم؛ کشور چین با یک میلیارد و اندی جمعیت درصدر این گروه قرار می گیرد. از لباس پوشیدن تا تولد فرزند در این کشور تحت کنترل کامل اصلاح الگوی مصرف است. لباس های ساده، با پارچه های دوخت داخل، که حتی از نظر رنگ و تنوع پارچه هم اغلب از الگوهای تک رنگ و ساده پیروی می کند، نماد شاخص اصلاح شیوه مصرف است. این را هم یادمان نرفته که فرزند دوم؛ مثل یک مهمان ناخوانده، حتی از کسب هویت یعنی شناسنامه هم محروم است. از اینها که بگذریم؛ تأمین نیازهای غذایی این جمعیت عظیم، بی تردید به یک الگوی منظم از پیش تعیین شده و خاص نیاز دارد. گرایش به مصرف بعضی از انواع خوراکی ها در این کشور، مثل برنج، سیب زمینی، سویا، انواع خوراک های دریایی به ویژه جانوران خاص، که هر کس حاضر به خوردن آن نیست شاید نشانه همین امساک در تولید و مصرف مایحتاج ضروری مردم این کشور باشد. مصرف انواع سوپ های تهیه شده با جانوران دریا که البته بسیار رقیق و نه چندان خوش طعم است، از دیگر عادت های غذایی مردم چین است.
انگلیس
با وجود این که شعبه های رستوران های زنجیره ای «مک دونالدز» در انگلیس کم نیست اما تعداد رستوران های عرضه کننده چیپس و ماهی در این کشور به نسبت شعبه های مک دونالدز، 8 به یک است .اگر قرار باشد بین کشورهای اروپایی نشان اصلاح الگوی مصرف را به کشوری اهدا کنیم؛ بی تردید اسکاتلندی ها و بعد انگلیسی ها نخستین کشورها هستند. شاید شیوه خرید و زندگی مردم انگلیس خاص و تجملی به نظر برسد اما واقعیت این است که به قول خودشان «ما این قدر ثروتمند نیستیم که جنس ارزان بخریم!» در واقع هر چند به نظر می رسد شیوه زندگی مردم انگلیس تجملی است اما در پس این تجمل ظاهری، ادله محکم اقتصادی خوابیده است. یکی از الگوهای جالب مبارزه انگلیس با ورود فرهنگ مصرف گرایی سایر کشورها به ویژه آمریکا به این کشور، مبارزه با حضور رستوران های زنجیره ای « مک دونالد»در انگلیس، با بشقاب چیپس و ماهی  است .ماهی، چیپس و کمی پنیر؛ غذای سنتی مردم انگلیس است؛ چرا که هر دو محصول یعنی ماهی و سیب زمینی، محصول بومی کشور انگلیس است. این بشقاب ویژه یعنی چیپس و پنیر؛ مثل آبگوشت و اشکنه ما، بومی انگلیس است. مردم این کشور به قدری به این خوراک سنتی شان تعصب دارند که آمارها نشان می دهد با وجود این که شعبه های مک دونالدز در این کشور کم نیستند اما تعداد رستوران های چیپس و ماهی در انگلیس در مقابل تعداد شعبه های مک دونالدز 8 به یک است. سنت گرایی مرم انگلیس اولا به راهی برای حفظ فرهنگ بومی و در ثانی استفاده از 2 محصول داخلی در مقابل استفاده از محصولات غذایی وارداتی تبدیل شده است.
هند
می دانیم کیفیت برنج هندی خوب نیست اما یکی از مهم ترین برنامه های دولت هند، اصلاح انواع برنج های تولید شده در این کشور، با هدف جلوگیری از به هدر رفتن این محصول و جایگزین شدن انواع وارداتی آن است.مردم هند هم مانند مردم خیلی از کشورهای جهان، بعضی شاخصه های رفتاری و فرهنگی ویژه دارند که با همان ها میان دیگران شاخص شده اند. جمعیت این کشور هم که خودش شاخصه مشخصی است. که وضعیت زندگی مردم این کشور را به شدت دستخوش اختلاف طبقاتی کرده است. می گویند در کشور هند، طبقه متوسط تعریف و مفهومی ندارد! یعنی عده ای به قدری از نظر مالی تأمین هستند که نمی دانند چه بکنند و عده ای دیگر به قدری ندارند که نمی دانند با این نداری چه کنند به همین دلیل الگوی مصرف هندی ها ویژگی های خاص خودش را دارد. اما یک نکته را فراموش نکنیم که فقیر و غنی، دست از سر برنج و ادویه بر نمی دارند. انگار بر اساس یک قانون نانوشته، برنج و ادویه زینت بخش سفره فقیر و غنی است.
فرانسه
یکی از هدایای مهم فرانسوی ها و اصلا بهتر است بگوییم یکی از تحفه های ارزشمند آنها، آن هم برای افراد مهم، پنیر است. به نظرتان انتخاب هدیه کاملا وطنی خود اصلاح الگوی مصرف نیست؟ شاید تولید و مصرف بعضی از خوراکی ها، به ظاهر اصلا ربطی به اصلاح شیوه مصرف نداشته باشد. مثلا این که در فلان کشور، فلان محصول از در و دیوار به صورت خودرو، می روید. پس استفاده مردم آن کشور، نه نیاز و نه ربطی به قضیه اصلاح الگوی مصرف ندارد. در واقع وفور نعمت درباره یک یا چند محصول به حدی است که می شود حکایت آش کشک خاله؛ که اگر بخورید یا نخورید، پای شان است . بخورند، خورده اند و نعمت خدا به هدر نمی رود اگر هم نخورند، تقصیر آنها نیست؛ ازدیاد محصول، خود به خود ضایعات و تلفات آن را هم در پی دارد.اما قضیه این طوری ها نیست. در کشور ما هم خیلی از محصولات کشاورزی همین طوری به صورت خودرو از زمین سر بلند می کنند ولی ما استفاده صحیح از آنها را مثل خیلی از کشورها یاد نگرفته ایم. فرانسه یکی از کشورهایی است که انگور و سیر و پنیر آن به اندازه چای و برنج و زعفران ما معروف است اما آنها بلدند چه کنند و ما نه! فرانسوی ها نه تنها در کاشت و داشت و برداشت اولی و دومی کلی دقت و سلیقه به خرج می دهند بلکه از یک شیر ناقابل صد نوع پنیر صنعتی و سنتی تولید می کنند. مهمتر این که مردم فرانسه بر خلاف ما که جز چندین نوع، چای و برنج کشورمان را خیلی دوست نداریم و دور از چشم همه، دنبال انواع خارجی آن هستیم، آنها جز پنیر و انگور و حتی همان سیر ناقابل خودشان لب به محصول دیگری نمی زنند. باورتان می شود یکی از هدایای مهم فرانسوی ها و اصلا بهتر است بگوییم یکی از تحفه های ارزشمند آنها که برای افراد مهم می برند، پنیر و آب انگور است؟ این به نظرتان انتخاب هدیه وطنی خود اصلاح الگوی مصرف و وابستگی به محصولات داخلی نیست؟

 

نوشتن را شروع کنید و اینتر را بزنید