دانشگاه های معاصر با چالش ها و فرصت های جدیدی در زمینه محیط پویا مواجه می شوند. بنابر این، یک دانشگاه مدرن باید کارآفرینی داشته باشد، که بدین معناست که باید بر طبق ویژگی های زیر باشد: استقلال، نوآوری، ریسک پذیری، پیش گیری، تهاجم رقابتی. این مقاله ویژگی های ذکر شده در بالا را توضیح می دهد و نشان می دهد که دانشگاه کارآفرین، مناسب ترین نهاد پایدار است.
واژگان کلیدی: دانشگاه کارآفرین، مؤسسه پایدار، آموزش و پرورش برای زندگی
1- ویژگی ها و فرصت ها برای دانشگاه کارآفرینی
دانشگاه کارآفرینی یک نهاد غیر سنتی است که یک فعالیت مستقل را اجرا می کند.این دانشگاه در معرض خطرات خاص خود است و به شدت در توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه ای که در آن واقع شده است دخالت دارد. همه منابع مورد استفاده دانشگاه به طور خلاقانه اختصاص داده می شود، از جمله منابع انسانی که ممکن است توزیع شده باشند و دوباره در میان گروه ها بر طبق نیازهای سازمانی و دلایل اقتصادی توزیع شوند و مورد استفاده قرار گیرند.
ویژگی های کارآفرینی بر طبق موارد زیر است:
استقلال، نوآوری، ریسک پذیری، پیش گیری، تهاجم رقابتی
الف) استقلال
دانشگاه ها نهاد آموزش و پرورش برتر مستقل هستند که بر طبق قوانین ملی در کشور ایجاد شده اند. چه دانشگاه های خصوصی و چه دانشگاه های عمومی، اسناد داخلی ای به عنوان منشور دانشگاه دارند که با توجه به فعالیت آموزشی، تحقیقاتی و روش های مختلف برای تمام برنامه هایی که در حوزه آن دانشگاه قرار می گیرد، تنظیم می شود. فرمان کبیر یا فرمان آزادی منشور مگنا، یک سند نمادین است که در سال 1986 بوسیله دانشگاه بولونیا برای80 دانشگاه اروپائی صادر شد که درباره یک کمیته برای ایجاد محتوای این سند تصمیم گیری شود. هدف، ایجاد ارزش های بنیادین از سنت های دانشگاه و تشویق رابطه همکاری قوی میان دانشگاه های اروپا است. همین ایده تولید یک سند جدید، به عنوان اعلامیه بولونیا شناخته شد و در سال 1999 توسط 29 کشور اروپایی امضا شد که یک روند بازسازی عمیق سیستم آموزش عالی را آغاز کردند.
بنابر این دانشگاه اعلام کرد:- یک نهاد مستقل در تولید و انتقال فرهنگ از طریق تحقیق و آموزش است.
– یک واحد مستقل از نقطه نظر اخلاقی و فکری است که تحت تأثیر سیاست یا عوامل اقتصادی نمی باشد.
– یک نهاد آزاد به منظور توسعه پژوهش و آموزش و پرورش برای نسل های آینده است تا به آن ها اجازه دهد که به الزامات تعادلی محیط طبیعی و زندگی احترام بگذارند.
ب) نوآوری
دانشگاه ها در یک بازار جالب عمل می کنند که در آن رقابت سال به سال در حال افزایش است. ما از طریق تغییرات در انتخاب نامزدها برای آموزش عالی نه لزوماً از یک دامنه به دامنه دیگر بلکه از یک دانشگاه به دانشگاه دیگر، حتی اگر در محلی دورتر از اولی واقع شده باشد، مساعدت می کنیم. علاوه بر این بسیاری از سیستم های رتبه بندی طبقه بندی شده در دانشکده ها و دانشگاه ها با توجه به ضوابط خاص است که کاملاً در آینده نزدیک مؤسسه اثر گذار است(به عنوان مثال مکمل های آموزشی و پرورشی بالاتر). بنابر این، دانشگاه ها باید نوآورانه عمل کنند. آن ها به این تغییر و تولیدات در آموزش و پرورش، تا زمانی که موقعیت بهتری را در بازار پذیرا باشند.
نوآور بودن با توانایی تغییر چیزها مرتبط است.
در نظام آموزش و پرورش، نوآوری در یک یا چند مورد زیر شناخته شده است:
– نوآوری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات. این به دلایل سازگاری با دانشگاه های پیشرفته بسیار مهم است و دو جنبه را نشان می دهد:
در مرحله اول، دانشگاه به عنوان یک نهاد به منظور شرکت در نوآوری هایش به استفاده از این فناوری ها متعهد شده است.
در مرحله دوم، دانشگاه از طریق آموزش باید این فناوری را در میان دانشجویان به کار برد.
آموزش:
– نوآوری در زمینه روش های تدریس تعاملی. این بدان معنی است که یک دانشگاه کارآفرین که نوآور است نباید تنها از TIC در آموزش استفاده کند، بلکه باید از آموزش های سنتی دست بردارد و از روندهای جدید و مدرن تدریس مانند پروژه های مبتنی بر یادگیری و یا یادگیری بر اساس حل مسئله و … استفاده کند.
– نوآوری در فعالیت های مدیریت. بدان معنا که یک دانشگاه کارآفرین پذیرای ایده های پیشرفت و درک نیاز کیفی در آموزش و پرورش است. بنابر این، مدیریت تحصیلی جدید این است که از فرهنگ کیفیت و توسعه آن از طریق روش ها، استاندارد ها و معیارهایی برای تضمین کیفیت به سوی ایجاد یک سیستم مدیریت کیفی در دانشگاه حمایت کند.
– نوآوری در حوزه فرآیند های کوچکی که در بخش های اداری قرار می گیرند. بدین معنا که هر فرد مسئول کار خود است و باید راه های بهتری را برای انجام آن پیدا کند، هر بهبود کوچک در حوزه دبیر، حسابداری، خرید، منابع انسانی و … که در واقع یک نوآوری کوچک است.
ج) ریسک پذیری
در اقتصاد جدید، دانشگاه ها با محیطی نا مطمئن مواجه هستند و مجبورند در شرایط ریسکی مختلف تصمیم گیری کنند. بنابر این، مدیریت علمی برای دانشگاه کارآفرین یک مدیریت پر مخاطره است.
عوامل اصلی خطر برای دانشگاه به شرح زیر است:
– رقابت داخلی و خارجی. دانشگاه های زیادی وجود دارند که فعالیت های مشابه را بهتر از دانشگاه های دیگر سازماندهی می کنند. یک دانشگاه کارآفرین باید در توانایی پذیرش شکاف بین خود و دانشگاه های دیگر به منظور اتخاذ اقدامات لازم برای بهبود فعالیت های خود، اقدام نماید.
– رقابت در زمینه پژوهش های تحقیقاتی. بودجه ملی و اروپا برای پروژه های پژوهشی اختصاص داده شده اند، اما آن ها هرگز در مقایسه با نیازها یا تعداد پروژه ها کافی نیستند. بنابر این یک دانشگاه کارآفرینی می پذیرد که همیشه نمی تواند در رقابت پژوهشی پیروز باشد و همچنان طرح های پیشنهادی را برای ارزیابی بهتر در انتخاب آینده بهبود دهد.
– رقابت در انتخاب اساتیدی که بر طبق روند داخلی، در یک دانشگاه ممکن است اساتید آموزش دیده در مقایسه با دانشگاهی دیگر بهتر باشند.
– مشکلات (بوروکراسی بیش از حد) در فرآیند های دستیابی که گاهی اوقات زمان بیش از حد می گیرد و تجهیزات سفارش داده شده با سودمندی کم است.
د) پیش گیری
یک دانشگاه کارآفرینی باید یک نهاد پایدار باشد که به طور مداوم عوامل موفقیتش را گسترش دهد. پیش گیری در سیستم آموزش و پرورش اجازه می دهد تا دانشگاه ها استراتژی هایی برای یک موقعیت پایدار رقابتی ایجاد کنند. هر مشتری، دانشجو یا شرکت است و دانشگاه با اعمال رفتار کارآفرینانه به منظور رسیدن به موفقیت از طریق رضایت مشتری عمل می کند. بنابر این، زنجیره منطقی یکی از موارد زیر است:
الف) دانشجو گرا با جهت گیری کیفی و رضایت دانشجو
ب) سازمان گرا با جهت گیری کیفی و رضایت سازمانی
جهت گیری سازمانی/دانشجویی نقطه شروع در تعریف استراتژی فعال است. نیازهای مشتری باید به همان خوبی انتظارات و نیازهایش درک شود. پرسشنامه بسیاری از دانشگاه ها برای مطالعه این شرایط مورد استفاده قرار می گیرد و سپس نتیجه برای همه عوامل به منظور اثرات واقعی تولید انتشار داده می شود. کیفیت گرایی یک گام مهم برای مشتری است و فرآیند تصمیم گیری او با محاسبه قیمت ها در آموزش و پرورش، استفاده از مطالعات و مهارت ها و توانایی ها و ظرفیت های نهایی تولید شده به طول می انجامد. « رضایت مشتری» اگر مشتری دانشجو باشد به راحتی در گرایش دوباره انتخاب شده همان دانشگاه برای ادامه آموزش مشاهده می شود و اگر مشتری شرکت باشد، رضایت مشتری در کارمندان استخدام شده از فارغ التحصیلان دیده می شود. « تعهد به مشتری» فازی است که بر اساس آن دانشگاه باید یک رابطه نسبتاً پایدار را به منظور انطباق تعهدات با توجه به اهمیت نیازهای آموزشی با مشتری توسعه دهد. « ارزش مشتری» یک شاخص واقعی بر ارزش دانشگاه است. ارزش مشتری ممکن است در برخی از جنبه ها مشاهده شود مانند: چگونه دانشجو محل کار خود را به راحتی می یابد، چگونه به راحتی یک فارغ التحصیل می تواند حرفه ای را توسعه دهد، به چه نحو رفاه فارغ التحصیل بعد از این مدت کسب می شود، چگونه شرکت بعد از استخدام فارغ التحصیلان تکامل می یابد. « موفقیت دانشگاه » فاز نهایی از کل فرآیند ایجاد استراتژی های پیش گیرانه است. موفقیت به خودی خود یک موقعیت ثابت نیست، بلکه یک موقعیت پویا است. یک دانشگاه کارآفرینی شیفته بهبود موفقیت است.
ه) تهاجم رقابتی
یک شرکت می تواند یک مزیت رقابتی را در سه راه اصلی ایجاد کند:
– تمرین یک قیمت پائین تر
– کمک به مشتری به منظور کاهش هزینه های دیگر
– اضافه کردن منافع به منظور ایجاد پیشنهاد جذاب تر
یک دانشگاه کارآفرینی باید تهاجم رقابتی داشته باشد. این بدان معناست که پیشنهادش باید به طور وضوح بسیار رقابتی تر از پیشنهاد دیگر رقبا باشد:
– فرآیندهای بهتر سازمان یافته در دانشگاه ها
– کیفیت بیشتر در آموزش
– اعتبار اضافه شده به دانشنامه
– جذابیت بیشتر برای برنامه های مطالعه ای
– استادان مشهور بیشتر
– شناخت بهتر اساتید ملاقات شده
بنابر این، دانشگاه های کارآفرینی دانشگاه هایی هستند که در یک محیط به سرعت متغیر آینده وجود خواهند داشت. دانشگاه در آینده بر مدیریت بهتر پویایی اقتصادی و فقدان منابع، برای موفقیت در مواجه با فرصت های جدید قادر خواهد بود.
فرصت ها برای دانشگاه های کارآفرین عبارتند از:
– روند جهانی شدن با بسیاری از عواقب آن. جهانی شدن برای آموزش عالی یعنی اینکه دانشجو قادر باشد تا در یک کتابخانه مجازی که در سراسر جهان گسترده شده است، مطالعه کند. همین طور او بتواند با یک استاد از راه دور تماس برقرار کند و او به طور حرفه ای واجد شرایط در بازار کار جهانی شود. به همان صورت، جهانی شدن بدان معناست که فرهنگ یک کشور ممکن است در یک منطقه گسترش یافته باشد، بنابر این دانشگاه ها نقش عمده ای برای حفظ هویت فرهنگی دارند.
– توسعه انبوه آموزش عالی. بسیاری از دانشگاه ها هنوز برای یک مقیاس بزرگ آموزشی و پرورشی آماده نیستند و با فقدان شدیدکلاس های درسی یا برخی بار اضافی دیگر، فقدان اساتید مجرب و … مواجه می شوند. بیشتر از آن فرآیند یادگیری مادام العمر است که پیش از این آغاز شده است. بنابر این، دانشگاه های مدرن باید فعالانه با این تقاضا برای پیدا کردن روش های تدریس مناسب برای اشکال جدید آموزشی سازگار شوند.
– شکاف فزاینده ای که بین افراد با توجه به احتمالات مختلف دسترسی به آموزش عالی وجود دارد. گران تر شدن برنامه های تحصیلی که بسیاری از افراد جوان استطاعت پرداخت به آموزش عالی، یعنی شهریه و هزینه زندگی در شهرهای مختلف را ندارند. به نظر می رسد آموزش از راه دور یک جایگزین باشد، بلکه یک کمک درسی رایگان به شمار می رود. دانشگاه های کارآفرینی باید استراتژی هایی را پیدا کنند که اجازه دسترسی به همه افراد بدون توجه به درآمد آن ها و برحسب توانایی های مطالعه ایشان را بدهد.
– تأمین مالی عمومی. این یک فرصت جدید برای دانشگاه ها به منظور اثبات فعالیتشان، انعطاف پذیری و مدیریت استراتژیک آن ها است. تأمین مالی عمومی برای بسیاری از دانشگاه ها مهم ترین منبع مالی است، اما بودجه عمومی سال به سال در حال کاهش است. دانشگاه های مدرن باید با این چالش ها مواجه شوند و مانند یک شرکت که خود را در یک بازار رقابتی مدیریت می کند، رفتار کنند. بنابر این، یک جایگزین برای منابع مالی که در حال حاضر توسط بسیاری از دانشگاه ها استفاده می شود شامل: وجوه حاصل از پژوهش، همکاری با دانشکده های دیگر در همان دانشگاه، ابعاد بهینه دانشجویان، کاهش هزینه ها و … .
– تنوع عرضه آموزش و پرورش. معیارهای بهره وری و تضمین کیفیت در آموزش عالی یک بعد صحیح از برنامه مطالعه ای جاری را ( به عنوان مثال: بیش از پنجاه نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد ) متحمل می شود. یک دانشگاه کارآفرینی یک خط افقی است بدین معنا که برنامه مطالعه متنوع دارد و حتی در برنامه هایی با دانشگاه های دیگر شریک است.
به عنوان یک نتیجه، یک دانشگاه کارآفرینی تنها ساختاری است که قادر به مقاومت در برابر محیط متغیر است. مدیریت آن از نوع پیچیده است که شامل اجزاء زیادی است: مدیریت ریسک، مدیریت کیفیت، مدیریت تغییر.
به طور خلاصه، ویژگی های کارآفرینی در دانشگاه ممکن است در رفتارهای زیر مشاهده شود:
– ویژگی های رفتاری: استقلال، نوآوری، ریسک پذیری، پیش گیری، تهاجم رقابتی
– ویژگی های استراتژی: انعطاف پذیری، تطبیق، بازارگرا، مدیریت ارتباط با مشتری، جهانی شدن
2- دانشگاه کارآفرینی به عنوان یک نهاد پایدار
هنگامی که برخی یا همه عوامل تغییر بر یک ساختار سفت تأثیر می گذارند و آن را می شکنند، آن ساختار قادر به مواجهه با شرایط پویا است. از سوی دیگر یک ساختار منعطف به آسانی در مواجهه با محرک های جدید محیط اقتصادی عمل می کند.
بنابر این، تنها ساختار انعطاف پذیر در آموزش عالی دانشگاه کارآفرینی است و ایجاد یک راه حل برای مدیریت منابع، سرمایه گذاری فرصت ها و ایجاد ارزش برای مشتری است. دو بعد از شخصیت کارآفرینی دانشگاه مدرن می تواند چنین باشد:
بعد رفتاری: واکنش به عوامل در حال تغییر، ارزیابی منابع، اقدام در برابر فرصت ها، تغییر واقعیت به سودآوری
بعد نگرشی: به دنبال فرصت ها و چالش های جدید، پذیرش و مدیریت ریسک، تغییرات خلاق، سازگاری در عمل
در حال حاضر بسیاری از دانشگاه ها اهمیت کارآفرین بودن را درک و برخی از آن ها حتی شروع به انجام رفتاری مثل آن می کنند. چندین درجه یا سطوح کارآفرینی در آموزش و پرورش وجود دارد که به معنای این است که دانشگاه های معاصر رفتار کارآفرینی تا حدی وجود دارد. بنابر این، یک مفهوم کشسانی ممکن است از سطح کارآفرینی دانشگاهی بیان کرد. کشش عمل فاکتور تغییر در برابر تنوع اقدامات دانشگاه به عنوان نتیجه در برابر فاکتور تغییر، حساس است.
عملیات در دانشگاه:
برنامه های مطالعه ای جدید، بازارهای مختلف، روش های جدید تدریس، اهداف جدید یادگیری، شرکای جدید، توافقات جدید، ارتباط قوی تر با جامعه کسب و کار، اصول مدیریت جدید
عوامل تغییر در بازار:
تغییرات قانونگذاری، نیازهای مشتریان، رقابت، عوامل اقتصادی( قدرت خرید، درآمد واقعی، تورم )، عوامل فردی، عوامل اجتماعی، اثرات فرهنگی
به منظور تعریفی بهتر از کشش عمل فاکتور تغییر، هر دو اعمال و فاکتورهای تغییر باید به صورت کمی بیان شوند. به عنوان مثال برخی از عوامل کمی ممکن است: تعداد برنامه های کارشناسی ارشد، تعداد دوره ها، تعداد مشارکت یا توافقات و … باشند.
سطح کشش عمل فاکتور تغییر می تواندبدین گونه باشد:
– بدون کشش یا کم کشش، سپس عدم انطباق راه حل ها با محیط که هیچ موقعیت کارآفرینی را نتیجه نمی دهد.
– کشش عمل متوسط، سپس برخی راه حل های انطباقی با بازار و در نتیجه شروع رفتار کارآفرینی
– کشش عمل بالا، سپس تعداد زیادی راه حل های انطباقی با محرک و در نتیجه یک رفتار و نگرش روشن کارآفرینی
در حال حاضر بسیاری از دانشگاه ها در موقعیت میانی کشش عمل متوسط که به معنی آغازرفتار کارآفرینی دانشگاه ها است، قرار گرفته اند. به منظور گسترش این نگرش، مدیریت دانشگاهی بایدبه سمت یک فرهنگ کارآفرینی در جامعه دانشگاهی باشد. هر گونه تغییر در دانشگاه باید با فرهنگ آن انطباق داده شود. اگر در یک مؤسسه آموزش عالی تغییرات بیش از حد قابل مشاهده باشند، مدیریت سفت و سخت ممکن است آن را به عقب بر گرداند و امور اجرا شده را ترک کند. اما یک کارآفرینی- مدیریت گرا، چالش و نوآوری ها، ریسک پذیری و رقابت تهاجمی در بازار را می پذیرد. بنابر این، فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه ها بسیار مهم است. آن منجر می شود به:
– مجموعه ای از اصول و مفاهیم جدید
– یک سیستم اصول کاربردی برای تمرین
– یک مکانیزم درک کارآفرینی
دانشگاه کارآفرینی تنها ساختار پایدار برای محیط آینده است، چرا که هیچ تغییری بر این دانشگاه اثر نمی گذارد و از آنجایی که بر تغییر و تولید تواناست، قدرت دارد.
یک دانشگاه کارآفرینی یک نهاد پایدار است زیرا:
– دانشگاه یک بازیگر استراتژیک در بازار است
– علوم، رقابت را برای دانشگاه نگه می دارد
– صنایع، نیاز به دانشگاه های ارزشمند دارند
– دانشگاه همیشه به دنبال فرصت های جدید است
– دانشجویان برای یک کار تنها آموزش ندیده اند، بلکه برای یک بازار جهانی تربیت شده اند
– متخصصان عمل بوسیله آمدن و انجام برخی سخنرانی ها برای دانشجویان تشویق می شوند.