راهبرد نوین توسعه توان رقابتی صنعت فرش در هزاره سوم
چکیده: روند نزولی میزان صادرات فرش دستبافت در سال های اخیر و پیشی گرفتن کشورهای چین و هند از ایران در میزان صادرات، فکر اقتصاددانان زیادی را در حال حاضر به حل معضلات این صنعت توانمند مشغول ساخته است. از مهمترین دلایل بروز این مشکل می توان به “عدم آشنایی تجار با فنون نوین تجارت الکترونیک و بازاریابی اینترنتی” و عدم ایجاد و بکارگیری پایگاه داده مشتری برای شناسایی نیازهای آنان” اشاره نمود. اما از سویی دیگر بهره مندی از تجربه استادکاران ماهر در کنار انگیزه جوانان و بکارگیری طرح ها و نقش های اصیل ایرانی، مزایای رقابتی بالایی برای این صنعت ایجاد کرده است. در این پژوهش به بررسی وضعیت سرمایه های انسانی، سازمانی و رابطه ای و تاثیر آنها بر مزیت رقابتی صنعت فرش کشور پرداخته خواهد شد. نتایج حاصل از بکارگیری آزمون همبستگی پیرسون، رابطه مثبت و معنادار تمامی ابعاد سرمایه فکری بر کسب مزیت رقابتی این صنعت را تائید نمود. در ادامه، نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نیز تاثیر مثبت و معنادار سرمایه فکری و ابعاد آن را بر کسب مزیت رقابتی صنعت فرش تائید نمود. در این میان، سهم سرمایه انسانی و رابطه ای بیش از سرمایه سازمانی بود. با بارگیری آزمون میانگین نیز مشخص شد که صنعت فرش از لحاظ سرمایه انسانی، رابطه¬ای و مزیت رقابتی در سطح مطلوبی قرار دارد. در انتها نیز با بکارگیری تکنیک تاپسیس فازی، 46 زیرمعیار سرمایه فکری و 28 معیار مزیت رقابتی رتبه بندی شدند که درنهایت “ایجاد و کاربرد شبکه های اطلاعاتی درون سازمانی”، “توانایی شناسایی نیازهای مشتریان” و “ایجاد و کاربرد پایگاه داده مشتری” به عنوان مهمترین اجزای سرمایه فکری برگزیده شدند. ضمن اینکه “قیمت های بازاری زیر متوسط”، “هوشمندی بازار و پرسنل بسیار آموزش دیده، به عنوان مهترین عوامل مزیت رقابتی صنعت فرش انتخاب شدند. در انتها نیز پیشنهاداتی ارائه شد که “آشنا کردن تجار با فنون بازاریابی بین المللی، صادرات و تجارت الکترونیک جهت حفظ سهم بازار”، “تمرکز گسترده بر تحقیقات بازاریابی برای شناسایی هر چه بیشتر نیازها و سلائق مشتریان در هر منطقه جغرافیایی” و “تولید محصولاتی مطابق با نیازهای آنان” را می توان به عنوان مهمترین راهکارها جهت توسعه سهم بازار فرش دستباف در بازارهای جهانی برشمرد.
واژگان کلیدی: صنعت فرش، مزیت رقابتی، سرمایه فکری، سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی، سرمایه رابطه ای.
1.مقدمه و بیان مساله
فرش دستبافت ایران متاثر از ویژگی¬های برجسته فرهنگی و هنری آن در سده¬ها و دهه¬های گذشته، همواره به عنوان یکی از کالاهای برجسته در سبد صادرات غیرنفتی ایران مطرح بوده و می¬باشد. به طوری که طی سالهای متمادی اولین و بالاترین ردیف ارزآوری در صادرات ایران و حدود 7% اشتغال کل کشور و معیشت چند میلیون نفر را به خود اختصاص داده است .
متاسفانه به دلیل فقدان اساسی در ابعاد سازمانی، ساختاری، مدیریتی، تولیدی و بویژه تجاری و بازرگانی، فرش ایران دوران افول و رکوردشکننده¬ای را در عرصه رقابت¬های جهانی پیموده و اکنون در شرایط بحرانی خاصی به سر می¬برد. از طرفی، بی¬توجهی به اصول و مبانی بازاریابی و تجارت که دربرگیرنده فرآیند تولید آن نیز می¬شود، مزیت¬های رقابتی فرش دستبافت را در داخل و بویژه در سطح جهانی با مخاطرات جدی مواجه نموده است. تجربه موفق دیگر کشورها حاکی از توجه آنها به واقعیت¬های محیط تجارت و دیگر عوامل تاثیرگذار است.
این صنعت، یکی از توانمندترین صنایع کشور پس از صنعت پتروشیمی بوده که علیرغم سیر نزولی میزان صادرات طی سالیان اخیر، جایگاه خود را در راس بهترین صادرکنندگان فرش سراسر دنیا حفظ کرده بود تا این که در سال 1387 جای خود را به کشورهای چین و هند سپرد. صادرات فرش دستباف ایران در پنج سال گذشته روندی نزولی داشته و پایین بودن قیمت فرش کشورهای رقیب در مقایسه با فرش ایران و هماهنگ بودن آن با سلایق بازارهای جهانی نیز از عوامل عمده رشد برخی از کشورهای رقیب در بازارهای جهانی به شمار میرود از سویی دیگر افزایش قیمتهای داخلی در اثر رشد تورم و انتقال تاثیرات تورم، کاهش حجم تجارت جهانی فرش دستباف به علت جایگزین شدن سایر کفپوشها از جمله فرش ماشینی، موکت، سنگ، پارکت، و سایر زیراندازها نیز به کاهش صادرات فرش دستبافت ایران در سال¬های اخیر منجر گردیده است. اما شایان ذکر است که ایران تا سال 1385 همچنان رتبه اول بازار جهانی را به خود اختصاص داده بود، اما در سال¬های بعد جایگاه خود را در صدر جدول برترین صادرکنندگان به کشورهای چین و هند سپرد.
نتایج حاصل از تحقیقات مختلف بیانگر آنست که بازاریابی فرش دستبافت در ایران به صورت علمی دنبال نمی¬شود و هنوز بیشتر جنبه سنتی دارد و پس از تولید فرش، اقدام به یافتن مشتریان میشود. در ضمن تحقیقات اندکی در زمینه وضعیت بازاریابی فرش دستبافت در ایران انجام شده (صبوری خسروشاهی، 1382) و کاستی¬هایی از قبیل کمبود اطلاعات روزآمد در مورد خواسته¬ها و گرایشات مشتریان، فقدان برنامه¬ریزی استراتژیک، کاهش کیفیت، ضعف تبلیغات، ضعف مدیریت و خلا برنامه¬ریزی برای شناسایی سلایق کشورها و ملت¬های مختلف، نبود آشنایی با بازارهای هدف و ضعف در مشارکت یا برپایی نمایشگاه¬های فرش دستبافت، در مطالعات انجام شده به چشم میخورد.
در این پژوهش، سعی بر آن است تا با شناسایی و درک سرمایه فکری و اجزای آن، تاثیر این عوامل بر کسب مزیت رقابتی صنعت فرش دستبافت بررسی شود. بنابراین سوالات اصلی تحقیق را میتوان به این صورت مطرح ساخت:
آیا سرمایه فکری و اجزای آن بر کسب مزیت رقابتی صنعت فرش دستبافت، تاثیر دارند؟
رتبهبندی اجزای سرمایه فکری به چه صورت میباشد؟
ادبیات تحقیق
سرمایه فکری؛ تعاریف و مفاهیم
با وقوع انقلاب «تکنولوژی اطلاعات»، شکل گرفتن جامعه اطلاعاتی و شبکه¬ای و نیز رشد و توسعه سریع تکنولوژی برتر، الگوی رشد اقتصاد جهانی تغییر اساسی کرده است. در نتیجه این تحولات، دانش به عنوان مهمترین سرمایه، جایگزین سرمایه های مالی و فیزیکی در اقتصاد جهانی شده است. در یک سازمان دانش محور، روش¬های سنتی حسابداری که مبتنی بر دارائی¬های ملموس سازمان است، برای ارزش گذاری سرمایه فکری، که بزرگترین و ارزشمندترین دارائی ناملموس سازمانها است، ناکافی است. رشته نوظهور سرمایه فکری، حوزه تحقیقاتی جدیدی برای محققان و دست¬اندرکاران سازمانی است که بر ایجاد مکانیزم¬های اندازه¬گیری جدید، برای گزارش¬دهی متغیرهای ناملموس مهم، مثل سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی، رضایت مشتری و نوآوری تمرکز دارد.
در یک تعریف ساده، سرمایه فکری عبارت است از تفاوت بین ارزش بازاری و ارزش دفتری دارایی های یک سازمان در تعریفی دیگر، از سرمایه فکری بعنوان همه فرآیندها و دارایی¬های نام برده میشود که معمولاً در ترازنامه منعکس نمیشوند. متاسفانه هیچ تعریف جهانشمولی از سرمایه¬های فکری وجود ندارد. سرمایه فکری نیز دارای اجزای یکسانی می¬باشد. در یک طبقه¬بندی ساده، این اجزا عبارتند از: سرمایه انسانی، سرمایه سازمانی و سرمایه رابطه ای.
سرمایه انسانی که از آن تحت عنوان سرمایه منابع انسانی نیز یاد میشود ، ستون فقرات سرمایه فکری به شمار رفته و عنصر بسیار مهمی در ارزشآفرینی سازمانها محسوب میشود. سرمایه انسانی شامل تمام داراییهای فکری سازمانها مانند دانش، مهارت و سایر قابلیتهای کارکنان بوده که آنان را قادر می سازد مشکلات مربوط به سازمان و مشتریان را برطرف سازند.ین نوع سرمایه که از آن به عنوان مهمترین معیار سرمایه فکری یاد میشود کلیه دانش موجود در افراد سازمان را در برگرفته و قابلیت سازمان را در یافتن بهترین راه حل از طریق دانش کارکنان نشان می دهد.
شایستگی کارکنان ، رهبری استراتژیک مدیریت؛ صفات کارکنان؛ توانایی یادگیری کارکنان؛ کارآیی آموزش کارکنان؛ توانایی کارکنان برای مشارکت در تصمیم¬گیری و مدیریت؛ آموزش کارکنان فنی و مدیریتی.
نگرش کارکنان کسب هویت از ارزشهای سازمانی؛ میزان رضایت؛ نرخ ترک خدمت کارکنان؛ متوسط زندگی مفید افراد
خلاقیت کارکنان توانایی خلاقیت کارکنان؛ درآمد حاصل از فکرهای خلاقانه کارکنان.
سرمایه سازمانی
سرمایه سازمانی، دارایی¬های غیر فکری سازمانها را شامل شده که دربرگیرنده عواملی چون پایگاه دادهها، اطلاعات مربوط به مشتریان، علائم تجاری و ساختار سازمانی بوده و هنگامی که کارکنان شبها به خانهشان بازمیگردند، در سازمان باقی میماند این نوع سرمایه، متعلق به سازمان بوده و مستقل از افراد میباشد و همچنین قابلیت سازمان¬ها برای برآوردن نیازمندیهای بازار است
فرهنگ سازمانی ایجاد فرهنگ سازمانی؛ کسب هویت کارکنان از چشم انداز سازمان
ساختار سازمانی رابطه روشن اختیار، مسؤلیت و منافع؛ اعتبار سیستم کنترلی سازمان
یادگیری سازمانی ایجاد وکاربرد شبکه اطلاعاتی درون سازمانی؛ ایجاد و کاربرد مخازن اطلاعاتی سازمانی
فرایند عملیاتی دوره زمانی فرایند کسب وکار؛ سطح کیفیت محصول؛ کارآیی عملیاتی سازمانی
سیستم اطلاعاتی حمایت و همکاری متقابل بین کارکنان؛ قابلیت دسترسی به اطلاعات سازمانی؛ تسهیم دانش
سرمایه رابطه ای
سرمایه رابطه¬ای مهمترین جزء سرمایه فکری در ایجاد ارزش افزوده به شمار رفته و شامل روابط داخلی و خارجی با ذینفعان سازمان میباشد .کانال های توزیع و رضایت و وفاداری مشتریان، از اساسی ترین عوامل ایجاد ارزش افزوده در سازمانها به شمار میرود .این نوع سرمایه در ارتباط با تامین کنندگان، خرده فروشان، عمده فروشان و بخصوص مشتریان وجود دارد. وفاداری مشتریان را میتوان جزئی از این نوع سرمایه دانست. مفهوم سرمایه رابطه¬ای در ابتدا با نام سرمایه مشتری شناخته میشد، بتدریج به سرمایه رابطه¬ای بسط داده شده که روابط با سایر ذینفعان و اطلاعات بازار که برای جذب و حفظ مشتریان مورد نیاز است را دربرمیگیرد این سرمایه عبارت است از همه داراییهایی که روابط شرکت با محیط را ترتیب دهی و مدیریت میکند و شامل ارتباط با مشتریان، سهامداران، عرضه¬کنندگان، دولت، مؤسسات دولتی و رقبا میباشد. اگرچه مهمترین بعد سرمایه رابطه¬ای، سرمایه مشتری است، ولی نباید تنها این بعد را مد نظر قرار داد.
قابلیت اساسی بازاریابی ایجاد و کاربرد پایگاه داده مشتری؛ قابلیت خدمات مشتری؛ توانایی شناسایی نیازهای مشتریان
شدت بازارسهم بازار؛ توانایی بالقوه بازار؛ واحدهای فروش به مشتریان؛ شهرت مارک تجاری و نام تجاری؛ ایجاد کانال فروش، مقررات منصفانه با تامین کننده، انجام به موقع تعهدات در قبال تامین کننده، پاسخ صادقانه به سؤالات سرمایه گذار از سوی منابع آگاه
وفاداری مشتری :رضایت مشتریان؛ شکایات مشتریان؛ فرار مشتریان؛ سرمایه گذاری بر روی رابطه با مشتریان
مزیت رقابتی
رقابت شرکتها در بازارهای الکترونیکی بویژه اینترنتی، آنها را وادار ساخته است تا درصدد ایجاد مزیتهای رقابتی باشند. هرچند تعاریف متعددی از سوی صاحبنظران مختلف برای مزیت رقابتی عنوان شده است، در اینجا به ارائه دو مورد بسنده میشود:
مزیت رقابتی شامل مجموعه عوامل یا توانمندی¬هایی است که همواره شرکت را به نشان دادن عملکردی بهتر از رقبا قادر میسازد
مزیت رقابتی عامل یا ترکیبی از عواملی است که در یک محیط رقابتی سازمان را بسیار موفق تر از سایر سازمان ها مینماید و رقبا نمی-توانند براحتی از آنها تقلید کنند.
همان گونه که از این دو تعریف برمی آید و نیز به هر تعریف دیگری از مزیت رقابتی که بنگریم، به این وجوه مشترک در بین آنها برمی¬خوریم که برای دستیابی به مزیت رقابتی، یک بنگاه هم باید به موقعیت خارجی خود نیز توجه کند و هم توانمندی¬های داخلی را مورد توجه قرار دهد.
در مسیر ایجاد مزیت رقابتی دو نکته مهم به شح زیر قابل تعمق میباشند: نخست، این مسیر فرآیند دنباله داری است که به عملکرد عالی و رقابت پذیری بنگاه منجر می شود. به عبارت دیگر در صورتی که بنگاه بتواند بواسطه شایستگیهای خود، مزیت رقابتی پایداری خلق نماید که برای مشتریان ارزشمند بوده و همواره برتر از رقبا باشد، درواقع عملکردی شایسته از خود برجا گذاشته و رقابت¬پذیری را به ارمغان آورده است
دوم به خاطر افزایش پیچیدگیهای محیطی و شدت رقابت، مزیت رقابتی یا به راحتی توسط رقبا تقلید میشود و یا از نظر مشتریان براحتی رنگ میبازد و بایستی با مزیتهای جدیدی جایگزین شوند. بر این اساس بنگاه باید به فکر پایدارنمودن مزیتهای رقابتی خود باشد
ایجاد و حفظ پایداری مزیت رقابتی مستلزم شایستگیهایی است با تکیه بر قابلیتهای سازمان، برای مشتریان ارزش ایجاد میکند
مطالعات اولیه رقابتپذیری را مترادف با عملکرد در نظر گرفتهاند. برخی اندیشمندان به فرآیندهای ویژهای اشاره میکنند که در سازمانها، فرصتی را برای خلق مزیت رقابتی فراهم میکنند رقابت پذیری به عنوان یک مفهوم چندبعدی، با استفاده از متغیرهای: منابع ورودی بنگاههای داخلی، موقعیت در بازار و توان خلاقیت مورد سنجش واقع میشود. رقابت-پذیری را به عنوان افزایش درآمدها با سرعتی برابر با رقبا و ایجاد سرمایههای ضروری جهت رویارویی با آنها در آینده نیز تعریف میکنند. همچنین تعریف جامعتری از رقابت پذیری بدین شرح ارائه میکنند: “رقابتپذیری به معنی توانایی سازمان در جهت ماندگاری در کسب و کار و محافظت از سرمایه های سازمان، بدست آوردن بازگشت سرمایه ها و تضمین شغلها در آینده میباشد
– مدل مفهومی و فرضیات پژوهش
مدل زیر تاثیر ابعاد سهگانه سرمایه فکری بر مزیت رقابتی صنعت فرش را نشان میدهد. در این پژوهش، مزیت رقابتی صنعت فرش به عنوان متغیر وابسته و سرمایه فکری که دربرگیرنده ابعاد سرمایه انسانی، سازمانی و رابطه ای میباشد، بعنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده اند.
فرضیه اصلی
سرمایه فکری بر کسب مزیت رقابتی صنعت فرش تاثیر مثبت دارد.
فرضیات فرعی
سرمایه انسانی بر کسب مزیت رقابتی صنعت فرش تاثیر مثبت دارد.
سرمایه سازمانی بر کسب مزیت رقابتی صنعت فرش تاثیر مثبت دارد.
سرمایه رابطه ای بر کسب مزیت رقابتی صنعت فرش تاثیر مثبت دارد.